جملاتی درهم

ساخت وبلاگ

هیچ وقت فکر نمیکردم دوباره برگردم و بخوام بنویسم ولی انگار اینجا تنها جاییه که میتونی راحت بنویسی ، این روزهایم پر از درده درد روحم جدا و جسمم جدا ، اینکه کدوم ازاردهنده تره نمیشه گفت شاید روحم به جسمم اسیب وارد کرده و حالا مجبورم هر شب برای تحمل دردم کورتون مصرف کنم و شبا از درد اشک بریزم و روزا لبخند ، تازه فهمیدم میتونم بازیگر خوبی بشم شایدم هنوز خیلی خوب نشدم اخه هرزگاهی از شدت درد عصبی میشم حوصله ی هیچ کسی رو ندارم و دلم میخواد تنهای تنها باشم ، با همه ی اینا از خدا گلایه ندارم حتما باید این دردا باشه ...

ولی خستم خیلی خسته هر چقدر سعی میکنم به رویام برسم ازش دورتر و دورتر میشم هر چه قدر میخوام خوب باشم بدتر میشم هرچه قدر میخوام قوی باشم ضعیف تر میشم 

انگار داروی ارامبخش هم کارساز نیست ....

و من در پیله ی خود کم کم آب میشوم ...

چقدر جملاتم درهم برهم شده درست مثل روح اشفته و پریشونم ...

#موقت

#جملاتی,_درهم_برای_آرامشم

 

تو......
ما را در سایت تو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shadi1365 بازدید : 65 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:10